همگی انسانها، با کمک یکدیگر و با استفاده از شگفتیهای فناوری و علمی از یک سو و بهرهوری نامتوازن از سوی دیگر، جهان اعجابانگیزی را به وجود آوردهاند. ولی در این بهترین جهان ممکن، چنان در یادگیری «چگونگی عملکرد» غرق شدهاند که «چگونه بودن» را فراموش کردهاند. نگارندة این کتاب، مخاطب خویش را به دقایق توقف و آرامشی که در آنها میتواند «هستی» را تجربه کند، هدایت کرده و به وی یادآوری میکند که آنچه به عنوان زندگی به آن چنگ زده، یک امر تجریدی یا یک نظام معنوی میباید آموخته شده و مورد عمل قرار گیرد نیست؛ بلکه چیزی است زنده و در تغییر دائم و اغلب طاقتفرسا و در عین حال همان چیزی است که هر روز و بدون هیچ توقفی در آن زیست میکنیم. او به مخاطب خویش روشهای جدید تعامل با زندگی را میآموزد تا به این وسیله به آن به عنوان یک هدیه امانت بزرگ نگریسته و با استفاده از آن، زمینة بودن در هر لحظه را کشف کند.