در کتاب حاضر ابتدا به این مسئله پرداخته شده است که انسان، تنها موجود زنده ای است که قدرت پرسشگری و کنجکاوی در وجودش نهفته و نهادینه شده است. کودک در سنین مختلف، به شیوه های گوناگون، سوالاتی را از روی کنجکاوی می پرسد. شیوه ی پاسخگویی والدین به سوالات کودک، در شکل گیری کنجکاوی نقش مهمی دارد. در قسمت دیگری از کتاب توضیح داده می شود که پشتکار برای موفقیت لازم است. در بخشی دیگر، درباره ی عوامل تأثیرگذار بر کنجکاوی در جوامع بحث می شود، که این عوامل شامل سیستم های آموزشی، شیوه های تربیتی کودک و نگرش های اجتماعی است؛ تمام این موارد، تحت تأثیر چگونگی استفاده ی ما از اینترنت قرار دارند. به این سوال پاسخ داده می شود که آیا اینترنت باعث نادانی یا هوشمندی ما می شود؟ و یادآور می شود که تنها شخص یا عاملی که باعث نادانی شما می شود، خود شما هستید. اگر اینترنت به شیوه ی صحیح استفاده شود، نوعی سکوی پرش برای کنجکاوی عقلانی و خردمندانه است. در قسمتی دیگر بیان شده که ایجاد روحیه ی کنجکاوی در شرکت ها و محل کار، باعث ارتقای تولیدات می شود. به اهمیت دانش و ارتباط آن با کنجکاوی نیز اشاره شده است. گفته شده که کنجکاوی کودکان، زمانی از بین می رود که با دانش تغذیه نشود. همان طور که آتش برای داشتن یک شعله ی دائمی نیازمند سوخت است، کنجکاوی هم نیازمند دانش است. آدم های بسیار کنجکاو، کسانی هستند که با دقت، حافظه ی طولانی مدت خود را پرورش داده اند. حافظه ی انسان در مقایسه با حافظه ی ماشین ناکافی و غیرقابل اعتماد است، اما بسیار غیرقابل پیش بینی است و همین موضوع، منبع خلاقیت ماست.