خانم جونز متهم شده است به اینکه اهرم قطار را کشیده و در کار خدا دخالت کرده است. به این ترتیب که قطاری که ترمز بریده بود، به سمت او میآمد و ریل به دو شاخه تقسیم میشد. روی ریل سمت راست، یک نفر و روی ریل سمت چپ، پنج نفر بودند. خانم جونز تصمیم میگیرد که به جای سپردن ماجرا به تقدیر و سرنوشت، اهرم را بکشد تا از مرگ احتمالی آن پنج نفر جلوگیری کند. ولی بر اساس نظر برخی فلاسفه و مردم، او کار اشتباهی کرده است و بر طبق نظر برخی دیگر، او بسیار درست عمل کرده است و اگر غیر از این بود، او اخلاق را زیر پا گذاشته بود.