دختری که به زودی قرار است ملکه شود و پادشاهی جوان و خوشتیپ.
زوج خوبی می شوند … یا نمی شوند؟
وقتی پادشاه جیمسن اعتراف می کند که عاشق هالیس برایت است
دختر جوان شوکه و هیجان زده می شود. ناسلامتی او در قلعه کرسکن بزرگ شده
بر سر جلب توجه شاه با دختران نجیب زاده دیگر رقابت می کند. ت
صاحب دل شاه رویایی است که به حقیقت تبدیل شده.
ولی هالیس به زودی می فهمد که دلباختن به پادشاه و ملکه ی دربار شدن
شاید آن عاقبت خوشی نباشد که فکر می کرد.
برای همین وقتی با پسری غیر اشرافی آشنا می شود که قادر است با قدرتی عجیب تا عمق وجودش را ببیند، می فهمد در واقع آینده ای که می خواهد، آینده ای است که حتی تصورش را هم نمی کرده.