چند روز در نقش سردبیر روزنامه
بهطور کلی سرنوشت با من سر سازگاری ندارد. اما با این حال انتظار نداشتم که چنین بازی زشتی با من بکند.
با شغل نقاشی به زندگی، زندگی فعال، قدم نهادم؛ بعد به نانوایی پرداختم، شمایل کشیدم، اسبچرانی کردم، برای نیازمندهای مختلف، از جمله گورمرده ها، زمین کندم، باربری کردم، نگهبان شدم، ریشهی درختان را از زمین بیرون آوردم، باغبانی کردم و به آزمایش بسیاری از مشاغل آزاد دیگر پرداختم. همهجا خود را کموبیش درجا و مقام خود احساس کردم، چنان با رنج و مشقت و تحمل و بردباری خو گرفتم که توانفرساترین کارها را تنبلی و بیکاری میپنداشتم.
- از این کتاب تنها یک جلد موجود است.
از آنجایی که این کتاب قدیمی و از کتابخانههای شخصی درآمده ممکن است ورقخورده، کهنه یا گاهی با ظاهری مستعمل باشد که برای مخاطبین این دست از کتابها امری آشناست.