خراسان موج خیز فتنه و آشوبها بود. بویژه از آن روز که مبلغان عباسی دعوت خویش را آشکار کرده بودند. هر گروهی میکوشید تا دستههای دیگر را به سوی خویش فراخواند تا بر دشمن پیروز گردد.
نصیربن سیار در برابر این دشمنان که همه در کمینش بودند به پای ایستادهبود. اما نمیدانست چه باید کرد...
- از این کتاب تنها یک جلد موجود است.
از آنجایی که این کتاب قدیمی و از کتابخانههای شخصی درآمده ممکن است ورقخورده، کهنه یا گاهی با ظاهری مستعمل باشد که برای مخاطبین این دست از کتابها امری آشناست