لاهوتی اصطلاحات و واژگانی را که تا پیش از آن راهی در شعر فارسی نداشت به زبان شعر وارد کرد. در شعر وی واژگانی از قبیل سوسیالیزم، فاشیسم، کالخوز، کامسومول، فابریک، کالکتیو، آیروپلان و … به وفور به چشم می خورد و افزون بر واژگان می توان استعاره ها و تشبیه های بی سابقه ای را نیز مشاهده کرد. در مجموع زبان شعر وی ساده و عامه فهم و نزدیک به زبان گفتار است، اما در غزل زبانی نزدیک به زبان رایج در ادبیات کلاسیک فارسی را به کار گرفته است. لاهوتی برای بیان اندیشه های نو در وزن شعر نیز دست به نوآوری می زند. در اشعار وی به سبب آشنایی وی با ادبیات اروپا گاه به اقتضای گفتگوهای بلند، مصراع ها کوتاه و قافیه ها جابه جا شده است. به سبب همین نوآوری ها از لاهوتی به عنوان پیشگام شعر نوی فارسی یاد می شود و با توجه به تقدم زمانی وی بر نیما یوشیج، تجربه های نوآورانهٔ وی در شعر را نیز بر نیما مقدم شمرده اند. لاهوتی خود را متأثر از میرزا علی اکبر طاهرزادهٔ صابر، شاعر ترک قفقازی می دانست. مضمون اصلی اشعار وی حمایت از رنجبران و مظلومان و دعوت آنان به تلاش و حرکت و حق طلبی است.