کتاب پیامبر و شترهایش داستان شتری است به اسم دیباج که صاحبش او را اذیت و آزار می کرده است. وقتی پیامبر به مدینه وارد می شود. صاحب شتر به خاطر مهربانی که از پیامبر می بیند شتر را آزاد می کند و نام شتر به آزاد شده پیامبر تغییر می کند. صاحب شتر، شتر را به پیرزنی مهربان می بخشد و همه مردم مدینه این شتر را دوست دارند.