دکان کاموا فروشی داستان سه کاموای زرشکی است که یک سال است در دکان کاموا فروشی عمو پرویز مانده اند و دلشان می خواهد که یکی بیایید و آن ها را بخرد و تبدیل به یک لباس زیبا بشوند. تا اینکه یکی از روزها دخترک خندانی همراه با مادرش به دکان می آید و آن ها را می خرد، اما دخترک کامواها را در اتوبوس جا می گذارد و می رود و سرنوشت کامواها عوض می شود و درپایان کامواها به کمک پسرکی می روند که پرورش توت فرنگی دارد.