خواهرخرسی و برادرخرسی پول را خیلی دوست داشتند ولی بلد نبودند پسانداز کنند. هرچه پول دستشان میآمد خرج میکردند و بعد هم مینشستند و غصه میخوردند. تا این که مامان خرسی فکر بکری کرد و به آنها یاد داد چطوری حساب دخل و خرجشان را داشته باشند…