داستان با محوریت جوانی به نام هامون و در ایران و شهر ری آغاز میشود. هامون پسر عطار مشهور ری است که امین امام حسن عسکری (ع) و هماهنگکننده نمایندگان و امینان او در شهرهای مختلف ایران است. هامون به واسطه پدر با زندگی مخفیانه شیعیان امام زمانه خود آشنا میشود و شرح دلدادگی پدر به امام و نوع مواجهه او با ایشان و فرامین ایشان را فرامیگیرد. روزگار اما در نهایت او را راهی سامرا و کاخ خلیفه میکند تا به زعم خود بتواند به امام نزدیکتر باشد. فرجام او اما زندان و در نهایت وصال با امام و خاندانش و… است. «یک نفس تا نگاهت» رمانی است با گونه نگارشی تاریخی مذهبی. رمانی پرتعلیق و آکنده از صحنههای گریز و فرار و نیز شرح زندگی و زیست مخفیانه شیعیان امام یازدهم در میان عمال خلیفه وقت. جوانی قهرمان داستان یعنی هامون در کنار جسارت هایش که در قالب موجودیت ذهنی و روانی او روایت میشود نیز به شیرینی داستان افزوده است. «یک نفس تا نگاهت» در تمام روایت داستانی خود سعی کرده از مرثیهسرایی و توصیفات احساسی و هیجانی دور باشد و در مقابل صحنه و موقعیتی را ترسیم میکند تا مخاطبش خود را به عینه در جغرافیای رویداد داستان کشف کند. در شهر ری و در ایام زیست و پس زیست عبدالعظیم حسنی. در بازارهایی که آکنده از گوش و چشم خبیثان و جاسوسان است و تعریفی از زندگی و زیست مومنانه در یک خانواده کوچک. رمان همچنین تلاشی ستودنی در به تصویر کشیدن منظومه فکری یک جوان در شناخت و دلدادگی به امام زمان خود دارد. تلاشی که سعی کرده از شعارزدگی دور و نزدیک به واقعیت اقتضای داستاننویسی باشد و از این منظر کارکرد خود را جدای از داستان مبدل به یک اثر تربیتی کرده است.