«جادهی کنار دریا بهنظرش عجیب و پر راز و رمز بود. علفهایی که روی تپهها میغلتیدند، و درختان بلوط ساحلی که باد تند شمال شاخههایشان را مدام خم و راست میکرد، این حوالی را به ناحیهای بکر تبدیل کرده بود. جادهی ساحلی این وقت سال خلوت بود و او کش آمدن راه را حس میکرد. افکارش دوباره رفت به طرف مارتا و برخورد دوستانهی آنها در آخرین مرحلهی طلاق. او میدانست مردی در زندگی او بود حتی پیش از آنکه از هم جدا شوند. اما دیگر چه اهمیتی داشت؟» شبهای ردانته یکی از رمانهای بهیادماندنی و عاشقانهی نویسندهی محبوب و مطرح امریکایی، نیکلاس اسپارکس، است که در آن به لایههای ژرف و درونی انسان معاصر امروز پرداخته است. انسانی با همهی چالشها، رؤیاها، ناتوانیها، دلبستگیها و باورهایش که اغلب به بخش متوسط جامعهی امریکا تعلق دارد. شبهای ردانته که یکی از موفقترین رمانهای این نویسنده است، در چندین نشریه از جمله نیویورک تایمز بهعنوان پرفروشترین رمان سال معرفی شده است.