اپیکتتوس، فیلسـوف یونان باستان، میگوید «طبیعت به ما یک زبــان و دو گوش داده تـا بتوانیم دو برابرِ آنچه میگوییم بشنویم». اما زندگیِ ما آکنده از گفتن اسـت تا شنیدن و مهـارت دلخواهمـان فن بیـان اسـت نه گوشسپردن: در جلسههای کاری باید بتوانیم رشتۀ کلام را به دست بگیریم؛ در شبکههای اجتماعی باید بتوانیم از خودمان بیشتر و بهتر بگوییم؛ در بحثهای سیاسی باید نفوذ کلام داشته باشیم. در این اوضاع آیا کسی باقی میماند که بخواهد بشنود؟ کیـت مرفی، در جستوجوی هنر گمشدۀ «گوشسپردن»، سراغ جاسوسها و کشیشها و رواندرمانگرهـا و آدمهایی رفته که ناچارند سکوت کنند و گوش فرادهنـد. او بـا نثـری طنزآمیز و متکی به یافتههای روانشناسی و جامعهشناسی و عصبشناسی ابتدا توضیح میدهد که «گوشکردن» چیست و چه اهمیتـی دارد و سپس راهنمایی عملی برای بهترشنیدن پیش پایمان میگذارد.