میان تاریخ سیاسی جنبشها و انقلابها و تاریخ اجتماعی توسعه و پیشرفت در ایران، همسرشتیها و پیوندهایی استوار برقرار است. هر دو دسته از این تلاشها در فضایی انتزاعی و دور از عوامل و شرایط اجتماعی و تاریخی و فرهنگی و سیاسی ایران شکل نگرفته و نمیگیرند و هر دو تحت تأثیر مسائل پیشینی و پسینی و مزمن و جدید بوده و هستند. پس مطالعهی تاریخی توسعه و سیاست در ایران مطالعهای توأمان و بههمپیوسته است که «مسئلهی ایران بهمثابهی جامعهی در حال گذار» در کانون آن قرار دارد. مسئلهای که اگرچه کلی و مبهم است اما از ظرفیت گفتوگو بر سر کم و کیف موضوع برخوردار است. حوزهی ارتباطات و توسعه بهعنوان حوزهای «مسئلهبنیاد» و «میانرشتهای» که جوهر آن گفتوگو و رویارویی سازنده میان اندیشهها و تجربههاست به این موضوع اهتمام ویژه داشته و دارد و فضل تقدم در این کار با مرحوم دکتر مجید تهرانیان است که، پس از اخذ مدرک دکتری اقتصاد سیاسی از دانشگاه هاروارد و ورود به ایران در سال 1353، با تأسیس «پژوهشکدهی علوم ارتباطی و توسعهی ایران» به مطالعات علمی و ملی در این زمینه سامان داد. او از میان تحقیقات مختلف نتیجه گرفت که «آن راهبرد توسعهای که اولویت را به گسترش ظرفیتهای انسان و نهادهای اجتماعی بدهد، از راهبردی که پیشینگی را به توسعهی ظرفیتهای تولیدی میبخشید مؤثرتر و انسانیتر عمل میکند.»