یکی از داستانهای کوتاه این کتاب زیبا است که در آن مکالمهای بین راوی و شخصی که نزد او میآید و دائماً میگوید «آبرومون رفت!» روایت میشود. شخصی که پیش راوی آمده داستانی از آمدن یک آمریکایی به ترکیه تعریف میکند. آمریکاییای که متخصص فرش است و خرید و جمعآوری فرش او را به خریدن یک خر از پیرمردی دهاتی سوق میدهد اما اتفاقات جوری که آمریکایی و مرد ترک همراهش میخواهند رقم نمیخورد... عزیز نسین در این داستان کوتاه با لحنی هنرمندانه و داستانی ساده و روان موضوعی جذاب را بیان میکند و خواننده را در عین شگفتی به خنده میاندازد.