موسیقی پیشزمینه، مانند 40 آهنگ برتر، و موسیقی پسزمینه، مانند سبک آلات موسیقی، بر زمان حضور خریداران در فروشگاه، در مقایسه با نبود موسیقی، تأثیر میگذراد. در یک مطالعه، خریداران مسنتر معتقد بودند که موسیقی پیشزمینه به معنای صرف زمان بیشتر برای خرید است، درحالیکه خریداران جوانتر معتقد بودند که موسیقی پسزمینه به معنای زمان خرید بیشتر است. بدیهی است که موسیقی ناآشنا ممکن است بر ادراک زمان افراد در رابطه با مقدار زمان صرف شده برای خرید تأثیر منفی بگذارد. خریداران جوانتر با موسیقی پیشزمینه بیشتر آشنا بودند و خریداران مسنتر به موسیقی پسزمینه نزدیکتر بودند. نتیجهگیری این بود که آشنایی با نوع موسیقی که روزانه به آن گوش میدهیم برای درک ادراکات فرد بسیار مهم است. وقتی موسیقی کلاسیک پسزمینه در رستورانی واقع در مرکز شهر که انبار انواع نوشیدنی بود، پخش میشد، مشتریان در مقایسه با زمانی که 40 آهنگ برتر پخش میشد، پول بیشتری برای خرید نوشیدنیهای گرانقیمت پرداخت میکردند. از سوی دیگر، موسیقی پسزمینه تأثیر قابلتوجهی بر مثلاً زمان صرفشده برای بررسی قفسههای انبار نوشیدنیها، تعداد محصولات بررسیشده، تعداد کالاهای خریداریشده یا تعداد نوشیدنیهای چشیده شده نداشت؛ حتی مدت زمانی که مشتریان در رستوران سپری کردند، تحت تأثیر موسیقی پسزمینه قرار نگرفت. در مطالعه دیگری، موسیقی پسزمینه فرانسوی و آلمانی، با تداعیهای ملی، بر خرید نوشیدنیهای فرانسوی و آلمانی تأثیر گذاشت. این موسیقی در طول دو هفته در یک فروشگاه پخش شد که نوشیدنیهای آن به نشانههای فرانسوی و آلمانی مزین شده بودند. نتایج نشان داد که نوشیدنیهای فرانسوی بیشتر از نوشیدنیهای آلمانی در هنگام پخش موسیقی پسزمینه فرانسوی فروش رفت و بهطور مشابه، نوشیدنیهای آلمانی بیشتری هنگام پخش موسیقی پسزمینه آلمانی در فروشگاه فروخته شد.