وقتی سرباز مت دافی در یک بیمارستان ارتش در عراق از خواب بیدار می شود، با قلب بنفش مفتخر می شود. اما او احساس قهرمانی نمی کند. خاطره ای وجود دارد که او را آزار می دهد: تصویر پسر جوان عراقی در حالی که گلوله به سینه اش اصابت می کند. مت نمی تواند از این احساس که او به نوعی در مرگ او نقش داشته است خلاص شود. اما به دلیل صدمهای که به سرش وارد شد، تنها چند لحظه پس از شلیک گلوله به پسر... مت نمیتواند تمام قطعات را کنار هم بگذارد.