من خود خورشیدم از آیینهداران نیستم
ماهتاب کاسهلیس مهر تابان نیستم
مخمل خاکستری پوشیده خورشیدم، ولی
وامدار هیمه سرد زمستان نیستم
قصه دربهدریهای مرا از من بپرس!
بی سروسامانم، اما نه، پریشان نیستم
...
باختم داراییام را تا به دست آوردمت
ای قمار آخرین، اصلا پشیمان نیستم