کتاب پیش رو داستانی پر از جادو، ماجراجویی و شگفتی را روایت می کند. شخصیت اصلی داستان پسربچه ای 11 ساله به نام کوردلیا است و او در شهری زندگی می کند که در آن جادو واقعیت دارد. او همیشه دوست دارد راه پدرش «پراسپرو» را ادامه بدهد و فوت و فن های صنعت خانوادگی شان را یاد بگیرد تا روزی خودش کلاه جادویی بسازد. کوردلیای کلاهدوز با شنیدن خبر ناراحت کننده ای از کاپیتان، متوجه می شود کشتی پدرش که در حال سفر برای تهیه ی مواد کلاهدوزی بوده، گم شده و همه ی مسافران کشتی غرق شده اند و هیچ کس جان سالم در نبرده است. کوردلیا نمی تواند باور کند، چرا که پدرش بهترین شناگری است که او می شناسد. از این رو فکر جدیدی به سرش می زند و برای یافتن پدرش نقشه و برنامه ای می ریزد که…