دقیقا منظور از واژه "معاصر" در عبارت "ادبیات معاصر عرب" چیست؟ مراد در حقیقت ادبیات جهان عرب است از زمان حمله فرانسه به مصر در سال ۱۷۹۸ میلادی؛ و این تاریخ به عنوان یک نقطه آغاز بسیار مهم است؛ چرا که اشاره به اقبال عظیم و ناگهانی جهان عرب نسبت به غرب دارد. جهانی که تا پیش از این حمله، بخشی از امپراتوری عثمانی بود. این اقبال ناگزیر و گسترده، در نهایت سبب نتایج سرنوشتسازی شد، خاصه در رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی. اینگونه جریان ادبیات معاصر عرب از مصر و سوریه -که در آن زمان لبنان را نیز در بر میگرفت- آغاز شد، و سپس به تدریج به سایر کشورهای عربی گسترش یافت.
کتاب تاریخ ادبیات معاصر عرب کمبریج حاصل تلاش گروهی از محققین عرب برای ثبت وجهههای گوناگون این تحول، از قبیل شعر، رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه، نقد و ادبیات عامیانه است؛ و در چهارده فصل سامان یافته:
۱. پیشینه، ترجمهها و بومیسازی؛ نوشته محمد مصطفی بدوی، بییر کاکیا، محمد الشوکانی.
۲. شاعران عرب نو-سنتگرا؛ نوشته سومیخ احمد الطامی.
۳. شاعران رمانتیسم؛ نوشته ر. اوستل محمد عبداللطیف.
۴. شعر نو عربی؛ نوشته سلمی الخضراء الجیوسی سعد البازعی.
۵. آغاز داستان عربی؛ نوشته راجر آلن و لمیاء باغشن.
۶. رمان عربی تکاملیافته در خارج از مصر؛ نوشته راجر آلن و محمد القویفلی.
۷. رمان مصری از "زینب" تا سال ۱۹۸۰؛ نوشته هیلاری کیلباترک و حسن النعمی.
۸. داستان کوتاه؛ نوشته صبری حافظ، عبدالعزیز السبیل.
۹. نمایشنامه عربی؛ نوشته محمد مصطفی بدوی و ابتسام صادق.
۱۰. تئاتر عربی، نوشته علی الراعی و صالح الغامدی.
۱۱. نثرنویسان؛ نوشته بییر کاکیا و عفت خوقیر.
۱۲. ناقدان؛ نوشته بییر کاکیا و سعاد المانع.
۱۳. نویسندگان زن عرب؛ نوشته مریم کوک و ابوبکر باقادر.
۱۴. شعر عربی عامیانه؛ نوشته مارلین بوث، عبدالله العقیل و سالم خماش.