مطالعات کلمه تصویر در زمره حوزه های پژوهشی نسبتا جوانی است که با قلمروهای گوناگون، از جمله هنر، تاریخ هنر، ادبیات، فلسفه و بلاغت پیوند دارد. ردپای این مطالعات را می توان زیر عناوینی مشابه چون نسبت شعر و نقاشی، نسبت زبان با تصویر، نسبت امر مکتوب با امر تصویری، نسبت بازنمایی کلامی با بازنمایی دیداری و الخ نیز دنبال کرد. نسبت و گاه رویارویی میان امر دیداری و امر مکتوب به طور خاص در قرن بیستم و از مجرای فعالیت های گوناگون هنرمندان تجسمی و تاریخ نگاران خوش فکر هنر مورد توجه قرار گرفت و بی اغراق می توان گفت تاریخ تحولات این حوزه مطالعاتی هم با فعالیت شاغلان هنرهای تجسمی گره خورده است هم با نوشته های فیلسوفان و به همین دلیل حوزه های بسیاری را می توان در زیر چتر این مطالعات گنجاند.