هوسرل شش سال پس از چاپ کتاب پژوهشهای منطقی بحرانی سخت را از سر گذراند. درخواستش برای سمت استادی فلسفه از طرف دانشگاه گوتینگن رد شد و به نظر میرسد همین بیاعتناییِ همکاران دانشگاهی تأثیری ژرفتر از چیزی که او بدان اذعان داشت بر او گذارد. آزاردهندهتر از این ناکامی بیرونی برای هوسرل شک او به خودش بود، تا حدی که وجود خود را به عنوان فیلسوف به چالش کشید. کتاب ایدۀ پدیدارشناسی متن درسگفتارهایی است که هوسرل از ٢٦ آوریل تا ٢ مۀ ١٩٠٧ در گوتینگن ایراد کرده است و اکنون به عنوان جلد دوم مجموعه آثار هوسرل به نام هوسرلیانا به چاپ رسیدهاند. طالب جابری ترجمۀ فارسی را بر اساس متن آلمانی انجام و سپس آن را با دو ترجمۀ انگلیسی تطبیق داده است. او همچنین ترجمههای فرانسوی و عربی را نیز برای استواری بیشتر ترجمه بررسی کرده است. در همین متن کوتاه، میتوان به روشنی برداشت هوسرل را- دستکم در دورهای از تفکر او که بلافاصله پس از کتاب پژوهشهای منطقی بسط مییابد- از پرسشهای معرفتشناختی منتهی به پدیدارشناسی، چیستی پدیدار و شیوۀ مشاهدۀ آن، هدف، روش و پیششرطهای پدیدارشناسی، مفاهیم بداهت، بازآوری یا تقلیل پدیدارشناختی، حلول و تعالی، تمایز نگرش طبیعی و نگرش فلسفی، همچنین پیوند اندیشههای هوسرل را با تأملات دکارت بهخوبی دریافت.