ملکه مری اول، دومین فرزند هنری هشتم شاه انگلستان، در ١٧ نوامبر ١٥٥٨ از دنیا رفت. اما مرگ او به جای سوگواری موجی از شادمانی به همراه داشت. فرمانروایی مری برای مردم سراسر کشور همچون کابوس بود: شکست در جنگهای خارجی و درگیری و کشمکش مذهبی در داخل. انگلستان را بلعیده بود و کشمکشهای تلخ و ناگوار بین کاتولیکهای رومی و پروتستانها روح و روان کشور را فرسوده بود، پروتستانها میخواستند کلیسایشان را از زیر یوغ روم رها سازند.
پس از مرگ ملکه مری خونریز مردم انگلستان، بجز اقلیت کاتولیکها، به استقبال دورهای میرفتند که امیدوار بودند با آرامش، آزادی و رفاه همراه باشد. همۀ این امید و آرزوها در گرو عملکرد زنی بیست و پنج ساله بود: الیزابت تودور، خواهر ناتنی کوچکتر مری و آخرین فرزند در قید حیات هنری هشتم.
دوران سلطنت چهل و پنج سالۀ او برای همیشه به «عصر الیزابت» معروف شد. انگلستان به قدرتی مورد احترام در اروپا بدل شد و قلمروش تا آن سوی دریاها گسترش یافت. مردمش به ثروت و رفاه رسیدند. هنر شکوفا شد. قانون و حکومت شکل کاملتری به خود گرفت و سرانجام الگویی برای جهانیان شد.