دنیل دفو، خالق رابینسون کروزو، با نگاه تیزبین و نقادش وقایع لندن در زمان شیوع طاعون را روایت کرده است؛ دورانی که در آن هول و هراس و حضور بی وقفهٔ مرگ، باعث رونق گرفتن خرافات، بی رحمی ها، وضع قوانین عجیب و… شده بود. دفو جزئیاتی را روایت می کند که در هیچ کتاب تاریخی نمی توان یافت و با دقت عقاید مذهبی و روحیات و احساسات مردم را واکاوی می کند و چنین است که این اثر را می توان پس از چند قرن نیز خواند و وقایعش را لمس کرد. بسیار پیش می آمد که ارابه ای پر از اجساد در محوطهٔ کلیسا بدون راننده و بدون هیچ مسئولی رها می شد و اگر هم کسی می بود، نمی دانست چند جسد به همراه آورده است. اجساد را مردم از طریق پنجره ها با طناب به ارابه می رساندند یا حمالان از خانه ها جمعشان می کردند و به هر حال، چنان که خود ارابه ران ها می گفتند، دیگر کسی در پی شمارش تعدادشان نبود.