همه میخواهند موضوعی را تغییر دهند. فروشندگان میخواهند نظر مشتریانشان را تغییر دهند، بازاریابان میخواهند تصمیمات مربوط به خرید را تغییر دهند و حتی والدین میخواهند رفتار فرزندانشان را تغییر دهند. اما تغییر سخت است. ما برای تغییر نظر افراد از ترفندهای اقناع استفاده میکنیم و فشار میآوریم. اما حتی پس از تمامی این کارها معمولا تغییری ایجاد نمیشود. زیرا هنگامی که تلاش میکنیم ذهن افراد را تغییر دهیمء خود آنها را فراموش میکنیم و از یاد میبریم که چه عاملی مانع تغییر آنها شده است. بنابراین اگر تحت فشار گذاشتن جواب نمیدهدء چطور میتوان با انرژی کمتر تغییر را سرعت بخشید؟ تغییرآفرینها به جای اینکه بپرسند چه عاملی ممکن است شخصی را مجاب به تغییر کند، پرسشی اساسیتر از خود میپرسند: چرا آن شخص تاکنون تغییر نکرده است؟ چه عاملی مانع او شده است؟