شیطان کوچک تصویری عریان از دوزخ آدمی است که ارتباطش با بعد استعلایی و ماوراء طبیعی قطع شده است و هیچ راهی برای رهایی ندارد. این اثر هجویه ای از جامعه قرن نوزدهم روسیه است که تناقضات آدمی را به بهترین شکل به تصویر کشیده و بی گمان بهترین رمان روسی مکتب سمبولیسم (نمادگرایی) است. «تقدیر گاه حتی برای اجابت آرزوهای کوچکمان هم ما را همراهی نمی کند... نه در آسمان سروری می دید و نه در زمین شعفی، چون آن دم همچون همیشه با چشم هایی بی فروغ، بسانی ابلیسی درمانده از وحشت و اندوه، از دوزخ به دنیا می نگریست.»