گذر زمان نه زیباست و نه زشت، همیشه یکجور است. شاید برای چند ثانیه باران ببارد یا اسب رمکردهی خورشید ساعت چهار برای چند دقیقه خودش را مهار کند. گذشته شاید نظم زیبایی را که ساعتها به زمان حال میدهند همیشه حفظ نکند و آینده شاید با عجله بیاید، لحظات با عجله سر میرسند که کاری انجام دهند و هر کدام به تکههایی تقسیم میشوند. در حرکات غیرارادی چیزی که قرار است اتفاق بیفتد و چیزی که اتفاق افتاده، شاید شیفتگی یا ترس یا بخشش یا حقارت باشد. ولی والانتَن هیچگاه از این فرضیات لذت نمیبُرد.