در میدان بزرگ شهر
زنجیر بر دست و پای
میکشندش به جرمی سترگ...
بی سروپا! آراستهای میگوید
انگل اجتماع! طبیبی
کثافت! رفتگری
پناه بر خدا! وارستهای
«مادرت بمیرد جوان!»
زنی میگذرد...