نوشتن دربارهی فلسفه معاصر ایران از جهات مختلف کاری دشوار است زیرا صرفنظر از موانعی مثل حجاب معاصرت، به نظر نمی رسد که فلسفه زمان ما بنیهی تاریخی استوار داشته باشد. البته در قرن حاضر، هم فلسفه اسلامی و هم در فلسفه جدید محققان و صاحبنظران نامداری ظهور کردهاند، اما صورت غالب فلسفه اسلامی بیشتر شرح آرا فیلسوفان گذشته و مخصوصا فلسفههای ابن سینا و ملاصدراست.
اکنون ما ترجمۀ فارسی آثار بسیاری از فیلسوفان بزرگ را در اختیار داریم. فلسفۀ معاصر ایران به یک اعتبار مجموعۀ این آثار است.
اگر در فصول این دفتر گزارش آراء صاحبنظران معاصر نیامده است بدان جهت است که تهیۀ چنین گزارشی آسان نیست زیرا فلسفۀ معاصر بیشتر شرح آراء اسلاف یا ترجمه و شرح فلسفههای اروپایی و آمریکایی است که در لابهلای آنها گاهی بارقههای تفکر میدرخشد.
نکتهی مهمی که نباید از آن غافل بود، این است که فلسفهی جدید و مخصوصا فلسفهی معاصر جهانی است و ما که تاریخ درخشان فلسفه داریم، باید بتوانیم در فلسفهی جهانی شریک شویم. فلسفه معاصر ایران با این شرکت تحقق می یابد و این فلسفه هنوز تعین پیدا نکرده است. آیا می توان امیدوار بود که در آینده نزدیک شاهد یک تحول فکری باشیم. اهل فلسفه ناگزیر باید به این آرزو امید ببندند.