کتاب حاضر، رمانی برای نوجوانان است که با زبانی ساده و روان نگاشته شده است. در این داستان، در رودخانهای واژگون، «تومک» خواننده را با خود به جستوجویی شگفتانگیز میبرد؛ پیدا کردن رودخانه «کجار» که آبش جلوی مردان را میگیرد. داستان پا به پای «هانا» جلو میرود و ماجرای سفر از زبان خود «هانا» بیان میشود: «گذشتن از جاده پرپیچوخم آسمان، رد شدن از وسط بیابان. با شنیدن قصه او، سرزمینهای جدیدی کشف میکنیم و البته چشماندازهای آشنایی را نیز بازمییابیم، مثل جنگل فراموشی، مرغزار، اقیانوس».