هاکلبری نوجوانی است سیزده چهارده ساله، ژندهپوش، ولگرد، بیسواد و بددهن که در خوکدانیهای دهکده میخوابد. مادران دهکده پسرانشان را از معاشرت با او پرهیز میدهند، اما همۀ پسران عاشق معاشرت با او هستند. وقتی هاکلبری در ماجرایی گنجی نصیب میبرد، زنی نیکوکار سرپرستیاش را میپذیرد، لباسهای برازنده به او میپوشاند و در سرایی مجلل به او خواندن و نوشتن میآموزد؛ اما هاکلبری ژندهپوشی و ولگردی را ترجیح میدهد، میگریزد که به خوکدانیها رود، اما به همراه بردهای سیاهپوست، اولیسوار سفری ۱۸۰۰ کیلومتری را بر رودخانۀ میسیسیپی آغاز میکند...