طنز هنری است که عدم تناسب در عرصه های مختلف اجتماعی را به شکلی دلپذیر نشان می دهد. طنز نوعی پارادوکس است، چیزی که در آن واحد هم عالی است هم افتضاح است. طنز اشاره به رفتارهایی دارد که باعث انسان بودن ما می شود، کیفیتی در یک اثر که باعث می شود در سیاه ترین و هولناک ترین لحظات، تبسم بر صورت مان نقش بندد. طنز بارزترین نشانه ی وجود فرهنگ و تمدن در یک کشور است. و طنز واقعی طنزی است که همراه با شاد کردن مخاطب او را وادار به تفکر کند. طنز، خشمی است که به هنر تبدیل می شود. طنز، زاده ی غریزه ی اعتراض است. طنز، شیوه ای خوشایند برای بیان مطالب ناخوشایند است. درک هیچ چیزی دشوارتر از طنز نیست و هیچ چیز تعریف ناپذیرتر از طنز نیست. طنز مثل ستون هرمس دو چهره دارد که یک چهره ی آن به اشک های چهره ی دیگر می خندد.
تصورات فرانتس کافکا از فرم ها و عرف سنت ادبی که به ارث برده بود، پیشی گرفته است. او برای بازگو کردن قصه های باشکوه و اسرارآمیز خود مجبور شد سنت به ارث برده را دگرگون کند. این داستان های ظاهرا سطحی و در عمق غافلگیرکننده، نشان دهنده هنر یک استاد مدرن است که توانست زندگی معنوی نا کامل ما را بهبود دهد.
"الفبای تقلب" شامل کلیه داستان های کوتاه فرانتس کافکا در مجموعه ای است که توسط گابریل جوسپویچی ویرایش، تنظیم و معرفی شده است. این مجموعه به طوری انتخاب شده است تا دامنه و عمق بینش فوق العاده نویسنده کافکا را به خوبی ارائه دهد.
گابریل جوسپویچی در مقدمه "الفبای تقلب" بیان می کند: "از آنجا که او غذای مورد نیاز ما را به ما می دهد، تا زمانی که کتاب هایی برای خواندن و افرادی برای خواندن آنها وجود داشته باشند، کافکا فراموش نخواهد شد. او بیش از آنچه که با خانواده اش، کافکاز و شهرش زندگی کرده باشد، با ما در داستان های کوتاه و زنده خود زندگی می کند."