فرشته دختر دردانه ای است که پس از سالها انتظار، تنها چشم و چراغ خانه ی حسین آقا می شود. او در پانزده سالگی عاشق پسر نوجوانی هم سن و سال خودش شد و آنها پس از دردسرهای بسیار، موفق به ازدواج با یکدیگر می شوند، ولی در اوج عشقی دیوانه وار، با چشمانی اشکبار ناباورانه آنها را از هم جدا می کنند تا اینکه…
فرشته یاد این عشق را تمام عمر بر دوش می کشد.