اتحاد جماهیر شوروی سقوط کرد و به فاصلهای کوتاه، خیابانهای مسکو، جولانگاه ماشینهای لوکس و بوتیکهای پرزرق و برق به سبک غربی شد. گردشگران سرمایهدار روسی هم سر از جزایر مدیترانهای درآوردند. اما این روزگار خوش تنها برای نزدیکان به مدیران خوشاقبال بر جا مانده از حاکمیت فروپاشیده و به رهبری یلتسین بود و اکثر مردم در تنگدستی دست و پا میزدند. ایجاد بحرانهای عجیب و غریب و سپس فرونشاندن آنها هنر یلتسین بود که برای وارث خود، پوتین، به یادگار گذاشت، مانند حملة برقآسا به چچن و فرار رعدآسا از آن. نویسندة کتاب حاضر که عضو ارشد پژوهشکدة مطالعات سیاسی تطبیقی در آکادمی علوم روسیه است، میکوشد تا شرایط دورانی را به تصویر بکشد که دار و دستة امنیتیهای پوتین، ایجاد کرده بودند. آنان دیکتاتوری آهنین را از دربار تزار، پنهانکاری و دروغپردازی را از سرویسهای امنیتی دوران شوروی و ثروتاندوزی شخصی و دلقکبازی نمایشی را از یلتسین به خوبی آموخته بودند و همة آن درسها را در روسیة آن روز پیاده کردند. این کتاب شرح مفصلی از وقایع این دوران است و البته تلاش میکند مسیر روشنی در برابر فعالان امیدوار مترقی در روسیه و جهان بگشاید.