حقیقت انسانیت به لحاظ مطلق ادراک معقولات و تجرد ذاتی از ماده و مقدار، «عقل جزئی» است و قوهای مغایر با حقیقت انسانیت نیست و مختصاتی از قبیل جوهریت، قابلیت، مدرکیت و نوریت دارد. عقل، اصل قوای مدرک و محرک و مرکز مدارک و حواس و مدار حرکات فکری و انظار عقلی و نور هدایت در تاریکیهای دنیا و آخرت و حجت در تحقیق حق و ابطال باطل و تصویب درستکار و تخطئه خطاکار است. عقل معانی دیگری نیز در فلسفه اسلامی دارد که به سخن صدرالمتألهین، همه آنها را اشتراک در این امر واحد جمع میکند که عقل، جسم و صفت جسم و جسمانی نیست و به دلیل اشتراک در این مفهوم، میتوان عقل را موضوع علمی قرار داد و کتابی برای آن وضع کرد که از احوال اقسام و عوارض ذاتی آن بحث میکند. نوشتارهای «فلسفه عقل» در راستای تأسیس دانش عقل است.