1. اسطوره نژاد آریا
نظریه نژاد آریا از پژوهش سر ویلیام جونز درباره سرچشمه مشترک زبان های هندواروپایی برآمد. نظریه سر ویلیام جونز اهمیت زبان شناخت داشت، اما کسانی چون گوبینوی فرانسوی و چمبرلن انگلیسی، آن را به قلمرو سیاست آوردند و هیتلر نظریه آنها را پایه دولت نژادی و نازیسم آلمان کرد و آن را چون ابزار دستیابی به قدرت به کار برد. وی ادعای برتری نژاد ژرمن را، که باور داشت خون پاک آریایی در رگ هایش روان است، با نظریه زیست شناخت داروین درآمیخت و آن را اشرافیت طبیعت نام نهاد و بدین سان برای دست اندازی به حقوق و خاک مردمان دیگر اسطوره ای با نمای شبه علمی ساخت.
٢. اسطوره سرزمین موعود
در تورات، سفر پیدایش، یهوه در چند آیه وعده سرزمین هایی را به فرزندان ابراهیم می دهد. از جمله در آیه ای آمده است: «در آن روز، خداوند با ابرام عهد بست و گفت این سرزمین را از نهر مصر تا به نهر عظیم یعنی نهر فرات به نسل تو بخشیده ام» و این گونه آیه ها با تفسیر یک طرفه بهانه دست اندازی به قلمرو دیگران و برنامه سیاسی و نظامی دولت اسرائیل برای توسعه طلبی در خاورمیانه شده است.
3.اسطوره های رومی
رومیان که روزگاری نیرومندترین قدرت باستانی را در حوزه مدیترانه پدید آورده بودند، گاهی اسطوره را در راه مقاصد سیاسی خود به کار می گرفتند؛ زمانی برای توجیه چیرگی بر یونانیان، خود و نیاکان خود را بازمانده مهاجرانی قلمداد می کردند که از جنگ تروآ جان برده بودند، و تسخیر یونان را کین خواستن از فرزندان ویران کنندگان تروآ می دانستند. در نخستین جنگ پونیک (جنگ هتی روم و کارتاژ) سژست ها که بر کارتاژ شوریده بودند، برای جلب حمایت رومیان، بنیادگذاری شهر خود را به مهاجرانی تروآیی نسبت می دادند، و برخی از یونانیان، پس از چیرگی روم بر یونان برای غلبه بر ناخشنودی از استیلای رومیان مدعی شدند که رومیان و یونانیان همنژادند. از جمله اینان، دیونیسوس هالی کارناسی بود که با توسل به اسطوره هرکولس مدعی شد که مردم روم بازمانده شپاهیان یونانیند که هراکلیتوس در لاتیوم بر جای نهاده بود.