لیزهلوته شوالیه شده بود و با مرغها و خروسها بازی میکرد. او حسابی خاکوخُلی و کثیف شده بود. خانم مزرعهدار داد زد: «بازی دیگر بس است! وقت حمام کردن است!» همهی حیوانات مزرعه حمام کردند و تر و تمیز و دستهگل شدند. پس لیزهلوته کو؟ لیزهلوته اصلاً دلش نمیخواست حمام کند. البته خانم مزرعهدار هم اصلاً دلش نمیخواست لیزهلوته کثیف و چرکولک باشد.
لیزهلوته هزارویک بهانه جفتوجور میکند تا حمام نکند. طفلی، خانم مزرعهدار مانده چهکار کند! تصاویر این کتاب چنان بدیع و چشمنواز است که همپای ماجرای لیزهلوته بهخوبی قصه را پیش میبرد. زبان صمیمی و خودمانی قصه بچهها را با دنیای لیزهلوته همسو میکند و به آنها یاد میدهد چطور از پس چالشهایشان بربیایند.