((وقتی پای کمک کردن به دیگران در میان باشد، بدونفکر عمل کردن معمولا به معنی بیاثر بودن است.)) چه در زمان وقوع بلایایی طبیعی، چه وقتی عزیزی را بر اثر بیماری از دست میدهیم، چه وقتی کفشهای پارهی کودکی بینوا اشکهایمان را جاری میکند و دستمان به سوی دیگردوستی دراز میشود، آنچه ما را هدایت میکند، نه عقل و منطق و نه چشمانداز روشن از تغییری است که به واسطهی کار خیرمان در جهان ایجاد میکنیم؛ در بیشتر مواقع کار خیر ما صرفا آبی است روی آتش احساسات شخصیمان و هیچ برگی از برگ زندگی هیچ جنبندهای را روی این کره خاکی به جنبش درنمیآورد. دیگر دوستی اثربخش نوعی تغییر در شیوهی فکر کردن به انجام کار خیر است. تلاشی است برای انجامدادن و متعهد ماندن به بهترین کار خیر ممکن، ((فارغ از اینکه چطور بهنظر برسد)) و کوششی است برای بهبود زندگی دیگران. بهترین کارهای خیر معمولا صدها برابر بهتر از کارهای صرفا خوب هستند. دیگردوستی اثربخش چارچوبی در اختیار ما قرار میدهد تا بتوانیم تصمیم بگیریم در چه رشتهای تحصیل کنیم، در چه حرفهای مشغول بهکار شویم، به کدام خیریهها کمک کنیم، روی چه مشکلاتی در جهان تمرکز کنیم، چه چیزهایی نخریم تا بتوانیم بیشترین کاری را که از دستمان ساخته است انجام دهیم.