آنگاه که عشق صدایت می کند، در مسیرش قدم بگذار. جاده عشق بسی ناهموار است، پُر از فرازونشیب. از سختیها نَهَراس. ایمان بیاور به معجزه عشق. موانع را از میان بردار. جاده را با قدرت عشق طی کن تا در انتهای مسیر متولد شوی. این کتاب داستان آقای دکتر و خانم خبرنگاری است که در اثر سقوط هواپیما در منطقهای متروکه گرفتار می شوند و با توجه به دور بودن از تمدن و آبادی و همچنین بهخاطرِ جراحت و فقدان غذا و امکانات، امیدی به نجات ندارند. اما قدرت عشق بر توفان سهمگین، برف سنگین، بهمنِ کُشنده، گرسنگی، تشنگی، جراحت و … غلبه می کند و سرنوشتی دیگر را برای هر دوی آنها رقم میزند.