عومور ایکلیم دمیر شمایل انسانهایی را پیش رویمان میگذارد که قلبشان را با تنهایی میپروند، نیز تصویر زندگیهایی که یکدیگر را نادیده میگیرند و خاطراتی که با کهنهشدن زیبا میشوند و بعد بلافاصله آدمی را فرومیبلعند. دمیر راوی حکایت خیابانهای دودگرفته است. داستان پالتوهای آغشته به بوی نفتالین، بلیتهای باخته در کورس چهارم، گیرههای لباس مایل به انتحار، فرزانگان دورهگرد و حکایات بیپایانشان، کارمندان جانبهلب رسیده از کار و تمامی ارواح اوهامزدهای که زندگی روزمره تکهپارهشان کرده است.