«در انتظار بوجانگلز» یک داستان عجیب و غریب است. سرگرمکننده و خندهدار است. و در واقع صریح، شیرین و دوستداشتنی ، چیزی متفاوت و واقعا در برخی جاها بسیار ناراحتکننده است. با این حال ، این یک داستان پر از عشق است. عشق بیقید و شرط این شخصیتها به یکدیگر قلب این داستان است. پسر جوانی ، که هرگز نام او را نمی دانیم ، به زندگی پرمشقت خود با مادر و پدرش می پردازد ، مردی که هر روز هنگام نوشیدن با نینا سیمون با آواز آقای بوژانگلس میرقصند و همسرش را با نام دیگری صدا میکند. روایت او متناسب با بخشهایی از مجله پدرش است. این یک زندگی جذاب از بسیاری جهات است ، اما یک روش بیپروا برای پرورش یک کودک. چیز زیبایی در این داستان وجود دارد و جای تعجب نیست که چندین جایزه ادبی فرانسه را از آن خود کرده است. اولیویه بوردو در سال 1980 در اقیانوس اطلس به دنیا آمد. به لطف نبود تلویزیون روشن در خانه ، او میتوانست زیاد بخواند و خیلی رویا پردازی کند. همین امر نقطه عطفی در زندگی او بود که باعث شد بتواند آثاری با کیفیت خلق نماید.