مامان خرسی به بازار رفته و خواهرخرسی و برادرخرسی قوانین خانه را زیر پا میگذارند و توی خانه فوتبال بازی میکنند. نتیجهاش خرابکاری است و آباژور مامانخرسی میشکند. وقتی مامانخرسی برمی گردد، براردخرسی و خواهرخرسی یک دروغ شاخدار میگویند که مدام بزرگ تر و بزرگ تر میشود. آیا خرسها بالاخره حقیقت را به مامانخرسی میگویند؟