کتاب پیش رو روایتگر داستانی با شخصیت های گوناگون است که اغلب آن ها گربه هستند. قلب آتشین یکی از شخصیت های کتاب است، کسی که مدتی است کابوس های هولناکی می بیند و تصورش بر این است که مرگ و خطر از هر زمان دیگری به او نزدیک تر شده؛ جنگل با تهدیدی بی سابقه و رمزآلود رو به رو است و جان گربه ها در خطر است. چهار قبیله از گربه ها ساکن جنگل اند: قبیله تندر، قبیله سایه، قبیله باد و قبیله ی رود، گربه های چهار قبیله برای گردهمایی دور هم جمع شده اند و در این گردهمایی با رهبر جدید قبیله سایه که ببر پنجه نام دارد، آشنا می شوند؛ دشمن دیرینه قلب آتشین که بیش از یک بار برای کشتن او تلاش کرده است. شاید به قدرت رسیدن او تعبیری برای خواب های ناخوشایند قلب آتشین باشد، کابوس هایی تکراری که او را رها نمی کنند. ببر پنجه یا همان ببر اختر ادعا دارد که او و جنگجویانش به قانون جنگجویی احترام خواهند گذاشت و طوری عمل خواهند کرد که باری دیگر قبیله ی سایه سرحال و قدرتمند شود؛ همه چیز درباره ی او و جنگجویانش در روند داستان روشن خواهد شد.