آستر در ابتدای راه خود در دهه ۱۹۷۰ بهعنوان شاعر، ادبیات را آغاز کرد. برای گذران زندگی و کسب درآمد مقاله مینوشت و اقدام به ترجمه میکرد. اما از سال ۱۹۹۷ تمرکز خود را بر نوشتن داستان گذاشت و «اختراع انزوا» را نوشت. سپس در دهه ۱۹۸۰ رمانهای سهگانه نیویورک را نوشت و به شهرت رسید. در دهه ۱۹۹۰ هم همراه با وین وانگ دو فیلمنامه «دود» و «خشمگین» را نوشت و کارگردانی کرد. سپس در همینحوزه فیلمنامه «لولو روی پل» را نوشت و کارگردانی کرد. او در اینمیان رمانها و کتابهای مختلفی نوشت و سال ۲۰۰۷ با «زندگی درونی مارتین فراست» به فعالیتش در حوزه سینما ادامه داد.
کتاب «زندگی در روایت» ۲ بخش اصلی «خاطرهها» و «رمانها» را دارد که هرکدام فصلهای مختلفی را شامل میشوند.