اضطراب و احساس خطر باعث ترشح هورمون کورتیزل می شود، هورمونی که درواقع انسان را برای رهایی از تهدیدها و خطراتی که وجود دارد مجهز می کند. انسان ها در طول تاریخ از ترشح این هورمون برای بقای خود بهره گرفته اند، نه تنها انسان ها بلکه همه ی پستانداران به این شیوه زنده می مانند. اما مسئله ای که باعث تفاوت انسان با سایر پستانداران می شود مغز بزرگ تر و پیچیده او و پیش بینی ها و الگوهای کهن و قدیمی تری است که در ذهن او جا دارد؛ انسان همواره برای در امان ماندن به جستجوی تهدیدهایی است که ممکن است در زمان حال وجود نداشته باشد، همین پیش بینی تهدیدها و نگرانی ها برای آینده به ترشح هورمون کورتیزل منجر می شود، از آن جا که مغز برای بقا طراحی شده، کمک به بقای انسان در اولویت آن قرار دارد و به این ترتیب تا زمانی که افراد احساس خطر داشته باشد، ترشح هورمون های شادی آور به تاخیر می افتد. چنانچه ما توانایی کنترل و تسلط بر ذهن خود را نداشته باشیم، ممکن است به ندرت هورمون های شادی آور در بدن مان ترشح شود و به این ترتیب همواره با اضطراب دست به گریبان باشیم. کتاب پیش رو به منظور کمک به مخاطب برای آگاهی از الگوهای ذهنی و مدارهای مغزی به رشته تحریر درآمده است، این کتاب در ابتدا به این مبحث می پردازد که اضطراب چگونه بر ما سیطره پیدا می کند و در ادامه چگونگی خاموش کردن اضطراب را بررسی می کند. کتاب نشان می دهد که چطور می توان مدارهای جدیدی را در مغز طراحی و ایجاد کرد و چگونه می شود اضطراب را به حداقل رساند.