نویسنده کتاب «ادراک معقولات در نسبت با جهان واقعی» بر آن است تا با حفظ اعتقاد به اصالت وجود، به نقد تقسیمبندی مطرح در خصوص معقولات اول، ثانی فلسفی و ثانی منطقی پرداخته و بر این اساس، آنها را بازتعریف کرده و طرحی نو ارائه کند. از این رو، قرار گرفتن مفهوم وجود تحت عنوان معقول اول مورد استدلال قرار گرفته و اندیشه معقول ثانیِ فلسفی بودن آن نقد میشود. ادراکات حوزه وجود انسان، مراتبی دارد که عبارتند از: ادراک حسی، ادراک خیالی، ادراک وهمی و ادراک عقلی. بر این اساس مدرکات ذهنی انسان از این قرار است: محسوسات، متخیلات، وهمیات و معقولات. ادراک حسی، خیالی و وهمی، جزئی هستند و تنها ادراک عقلی، کلی است. معقول، آن معنی و مفهوم کلی است، که قابل انطباق بر کثیر است، و در مرحله ادراک عقلی، حاصل میشود پس (کلیت)، صفت غیر قابل انفکاک (معقول)، است و هیچ مفهوم جزئی، (معقول) نیست. اغلب معانی و مفاهیم که مورد استفاده روزمره قرار میگیرند از این سنخ هستند.