از گذشته تا به امروز هنرمندان در پی یافتن مواد و ابزارهای جدید و مناسب برای به تصویر کشیدن ذهنیات و تخیلات خود هستند. دستبافتههای من همیشه بازتابی از زندگی دیروز و پلی بین گذشته و آینده است. حوضهای ماهی، درخت، گیاهان، گل آفتابگردان در تار و پودهای نخی و پشمی گرفته تا دستبافتههای چوبی، الیاف پشمی کارهای من همیشه با مواد طبیعی رنگرزی شدهاند یا خود رنگند.
احساس یکیشدن با طبیعت و در آن زندگیکردن لابهلای چوبهای ریز و درشت با رنگ های قرمز، سبز و قهوهای و گمشدن میان جنگلهای بافته شده با چوب ، میوه، ریشه، پوست و شاخههای درختان.
عشق به طبیعت و تجربه کردن بافتههای ابتدایی مانند سبدبافی و حصیربافی دنیای جدیدی از احساس و زندگی را برایم به ارمغان آوردند.
این تجربه زیبا در قالب آویزههای دیوار و قابهای چوبی در هر خانهای شور و شعف وصفناپذیری را به وجود را به وجود میآورند. بردن بخشی از طبیعت به دورن خانهها و آپارتمانهای شهری و در کنار آن اندیشیدن به اینکه تا چه حدی از طبیعت فاصله گرفتهایم! شاید این دیدگاه هنری مرهمی بر دلتنگیهای شهری باشد.
فضایی آرام و درعین حال همراه با نوایی غمانگیز از این احساس که نقش طبیعت در زندگیمان کمرنگتر میشود. با سرانگشتانم طبیعت را لابه لای تارها میبافم تا زندگی را احساس کنم.