سیلورا روایتی خیرهکننده و قابل تاملی را میسازد که بدون چشم پوشی از امید، پرسشهای دشوار وجودی را بررسی میکند. در طول روز پر حادثه ای که در کتاب روایت می شود، این مردان جوان متفکر و آگاه که به آخرین لحظات زندگی خود نزدیک می شوند. صادقانه درباره ی سرنوشت و خشم خود از ناعادلانه بودن تقدیرشان گله می کنند و در پی یافتن پاسخی به آن هستند. آن ها با صراحت تمام درباره ی معنی زندگی و زنده بودن بحث می کنند.
تا زمانی که دوستی نوپای آنها به چیزی فراتر از معنای واژه می رسد. سیلورا با قلم خود به ادغام استادانه بحث متفاوت بودن، ناتوان بودن این قشر نادیده شده می پردازد و در تلاش است تا صدای این جوانان را در قالب داستانی خیره کننده به گوش همگان برساند. وی با هوشمندی نه تنها احساسات خام مواجهه با اخلاقیات درونی شما را به طرز تلخی به تصویر می کشد، بلکه شخصیت های واقعی را در کنار شما خلق می کند که با آنها همزاد پنداری کنید و ادامه داستان را با اشتیاق دنبال کنید. مضامین دوستی، عشق، از دست دادن در این رمان با ظرافت زیبایی ترکیب شده اند که قلب هر خواننده ای را درمیابد، و لحظه ای که غرق در داستان شده اید با حقیقت اینکه هردو در نهایت میمیرند روبه روبه می شوید …
داستان تحسین شده ی رمان آدام سیلورا که غم و اندوه و شیرینی زندگی را به زیبایی برایمان به تصویر می کشد، تاثیر ماندگاری را بر اذهان مخاطبان قرار می دهد و ثابت میکند که زندگی با تمام پستی و بلندی هایش همیشه ارزش زندگی کردن را دارد.