«جذبه این اثر و تصویرپردازیاش چنان خیره کننده است که خواننده هرکلام نویسنده را بیکموکاست باور میدارد.»
جانآ پدایک
داستان «معجزه در باد و باران» در دنیای غریب جزیرۀ گوادلوپ رخ میدهد. «تلومه»، زن روستایی گواد لوپی هرچند که بردگی را پشت سر گذاشته، اما هنوز غل و زنجیر را بر دست و پا و گردنش احساس میند. او که زن، سیاه و استثمار شده است، از این هرسه رنج میبرد، اما با این همه خواست او برای سعادت و «چیدن سبد سبد الطاف خداوند که از آسمان میریزد»، فراتر از هر چیزی قرار میگیرد.
در اینجا، جزایر آنتیل با رنگها و دردهای آشنا و ناآشنایش برای نخستینبار به قلم زن نویسندهای جان میگیرد که خود از نزدیک با درد و رنج مردم رنجدیدهاش آشناست.
فرهاد غبرائی