حقیقت منبسط در انواع سخنها و نگاهها هست. این نوع نگاه کثرتگرایانه به مسئله مستلزم آن است که مرز بین حق و باطل متخلخل و متدرّج و به اصطلاح فازی باشد. چنین نگاهی برای شما معرفتشناسی شلوغی ایجاد میکند. شما با هر پیامی درگیر میشوید؛ چراکه در هر پیامی اثری از حقیقت را جست وجو میکنید. در نتیجه نمیتوانید نسبت به صداها بیاعتنا باشید. اگر کثرت گرا نباشید بسیاری از دیدگاهها و سخنان را به راحتی نادیده میگیرید و در این صورت محیط فکری شما آرام میشود. اما من چنین نکردهام نه آرامش ایستا بلکه آرامش در طوفان را انتخاب و اختیار کردهام از این مقاله به آن مقاله از این مکتب به آن مکتب؛ به صومعه رفتم او را دیدم در آتشکده او را دیدم راهب مسیحی او را میجست، بودایی او را میجست؛ هر یک به نامی یا حتی به بینامی این شما را دربهدر و سرگردان میکند.